گل پسر عزيز ما، سانیارگل پسر عزيز ما، سانیار، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما، سانیار

150 روزگي

سانيار جونم سلام ، عزيزم امروز صد و پنجاه روزه شدي، انشالا صد و پنجاه سال سلامت و شاد زنده باشي گلم، من كه روزا رو ميشمارم تا ببينم مرد بزرگ و كاملي شدي ... بالاما قوربان اینکلر................بالام نه واخت ایمکلر؟ بالاما قوربان ایلانلار ............. بالام نه واخت دیل آنلار؟ بالاما قوربان دایلاقلار ........... بالام نه واخت اویناقلار؟ بالاما قوربان سئرچه لر ........ بالام نه واخت دیرچه لر؟ بالاما قوربان كئچيلر ............. بالام نه واخت سئچيلر؟ بالاما قوربان قارقالار. .......... بالام نه واخت ديل قانار؟ بالاما قوربان بیزوولار ........... بالام نه واخت دوز اوینار؟ بالاما قوربان دای...
19 مهر 1391

دومين سفر هوايي

سلام به سانيار عزيزم كه ديگه اسمتو تشخيص ميدي و تا ميگيم سانيار برميگردي... عزيز دلم من و شما ديروز يعني چهاردهم مهر ماه اومديم پيش مامي و بابايي و انشالا دو هفته اينجاييم، شما بار اولي كه سوار هواپيما شدي يك ماه و نيمه بودي و شير خوردي و آروم خوابيدي اما اين بارررر ... هر كار كردم نه شير خوردي نه پستونك گرفتي تا گوش درد گرفتي و واااي جيغايي مي زدي بنفش! همه داشتن ما رو نگاه مي كردن و نه من و نه مامان جون و فايزه خاله جون كه همراهمون بودن نتونستيم آرومت كنيم تا برت داشتم برم دستشويي اونجا نگهت داشتم و جيگرم در اومد تا آروم شدي، تمام طول پروازو مونديم توو دستشويي از دست تو ناقلا! فرود كه اومد مهماندارا دورت جمع شدن و شما هم چ...
15 مهر 1391

22 هفته

سلام به پسر قشنگ و نازم مامانی می دونم که دیر به دیر وبلاگت رو آپ می کنم اما خودت بهتر می دونی که همه وقتمو شما پر کردی. وقتی بیداری مشغول بازی باهاتم و وقتایی هم که خوابی یا مشغول شستن و اتو کردن لباسات و انجام کارای خونه هستم یا بین سایتای مختلف می گردم اطلاعات کسب می کنم در مورد نحوه رفتار با تو و تربیتت و تقویت هوشت و آموزشت. چند تا هم کتاب در این مورد گرفتم که البته هنوز فرصت نشده بخونمشون...             الان که اینا رو می نویسم هفته بیست و دوم زندگیتو می گذرونی. باورم نمی شه اینقدر زمان زود گذشته باشه سانیار ... لباسهات سری به سری برات کوچی...
12 مهر 1391
1