گل پسر عزيز ما، سانیارگل پسر عزيز ما، سانیار، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما، سانیار

هشت ماهگیت مبارک

1391/10/24 0:31
نویسنده : مامان سارا
1,626 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر نازم که الان مثل یه فرشته ی کوچولو لالا کردی... هشت ماهگیت مبارک باشه نفسم قلب

امروز داشتم عکسهای بارداری ام که رفته بودم آتلیه را می دیدم و با خودم فکر می کردم که اون موقع شما هشت ماهه بودی و توی شکم من وحالا هشت ماه از به دنیا اومدنت می گذره...وااااااای که چقدر زمان داره زود می گذره. مخصوصا این روزای مرخصی من! باورم نمیشه دو ماهش گذشت و موند فقط چهار ماه...

عزیزکم، شما روز به روز شیرینتر میشی و هر روز با یه کار جدید غافلگیر و ذوق زدمون می کنی... کاری که این روزا با انجام دادنش منو تا آسمونها میبری بوسیدنمه!دستاتو دور گردنم حلقه می کنی و لبتو به صورتم می چسبونی و من چقدررر ذوق می کنم! وقتی هم می خوای بغلت کنیم دستاتو به سمتمون بالا می بری و اون موقع است که می خوام قورتت بدم!... دیگه درازکش که اصلا نمیمونی نشستن هم زود خستت می کنه دوست داری بلند شی و راه بری! ماشالات باشه اصلا از ورجه وورجه کردن خسته نمیشی عاشق راه رفتنی و اینکه یکی زیر بغلتو بگیره و راهت ببره همچینم ذوق میزنی و تند تند راه میری که انگار واقعا خودت داری تنهایی میری اگه هم سرپا ثابت نگهت داریم مثل فنر بالا و پایین میپری! با رورورک مثل برق راه میری، اما بیشتر دنده عقب! جلوی آینه وایمیستی و با دیدن عکس خودت کلی بازی میکنی و قه قه میخندی، کلن دیگه به نظرت چیزای خنده دار زیادن!چند روز پیش که می خواستیم ببریمت حموم رو سرم کلاه حموم گذاشتم تا منو دیدی بلند بلند خندیدی الهی فدای خنده های نانازت بشم...حرف زدنتم که دیگه حرف نداره اد و ددد یی راه میندازی که بیا و ببین! بوااااا می گی و هه هه و وقتی هم ناراحتی مع و عمه و ماما! ... همچنان وسیله مورد علاقت گوشی تلفنه و هر جوری شده خودتو بهش میرسونی تا باهاش بازی کنی موبایل و کنترل و سیم هم که جای خود دارند! آنی برات یه موبایل و یه تلفن اسباب بازی گرفته اما واقعیا رو ترجیح میدی! کلن خیلی تنوع طلبی و هر وسیله ای چند لحظه بیشتر سرگرمت نمی کنه، دائم دست میندازی به چیزای جدیدی که میبینی و بیشتر از چند دیقه یه جا بند نمیشی و میری سراغ محیط و اشیا جدید. تو غذا خوردنم همینطوری، چند روز بیشتر از یه نوع غذا نمی خوری و زود طعمش برات تکراری میشه، متأسفانه دیگه شیر منم کمتر می خوری و مجبور شدم از شیر خشک کمک بگیرم، موقع شیر خوردنم که یا موهای منو می کشی یا موهای خودتو!... مامانی هنوز دندون در نیاوردی و همچنان با خارش لثه هات درگیری، دستتو مشت می کنی و محکم می زنی به دهنت! گاهی هم اسباب بازیاتو و بعدش گریه می کنی! آخه چرا دندونات در نمیاد تا راحت شی ... راستی هنوز عاشق ددر رفتنی و وقتی پالتو تنت می کنم یا توی کریر میزاریمت آروم میمونی چون میدونی داری میری ددر! کلن دوست داری دور و برت شلوغ باشه و هی از این بغل به اون بغل بری! ... خلاصه اینکه مثل آبنبات شیرینی نفسم.

دوستت دارم. ماچ

عکسات ادامه مطلب:

 

کیک هشت ماهگی

 

هشت ماهگی

 

هشت ماهگی

 

سانیار و دایی سهراب

 

مشغول کار با کامپیوتر !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مامان یاشار
25 دی 91 15:17
هشت ماهگیت مبارک شیرین پسر. ایشالا 120 ساله بشی عزیز دل خاله. هزار ماشالا به شیطنت هات . هزار ماشالا به عشقت به راه رفتن. عجله نکن قربونت بره خاله همه این کار ها رو باید به طور مداوم انجامشون بدی. راست میگی سارا جون گل پسرت مثل آبنبات شیرینه. براش حتماً اسفند دود کن


مرسی عزیزم، نظر لطفته
مامان نورا
27 دی 91 12:24
سلام خاله سارا این آبنبات خوشمزه رو از طرف من گازش بگیر البته از نوع آروم
برای دندوناش هم عجله نکن در میاد دیگه قدیمی ها میگن هر چه دیرتر بهتر:


خیلی ممنون
دختر آسموني
27 دی 91 13:35
سلام. خيلي پسر نازي داري خدا حفظش كنه. اسمش هم خيلي شيك و قشنگه. منم قراره به زودي مامان يه دخمل كوچولو بشم. خوشحال ميشم بياين به وبلاگش سر بزنين و با هم تبادل لينك داشته باشيم. منتظرتونيم. http://www.aseman1392.blogfa.com


مرسی، به سلامتی، حتما
سوگل
28 دی 91 0:32
ماشاالله به این جیگر طلای نانازم....


مرسی
مامان ساتیار
28 دی 91 20:08
خدا حفظت کنه سانیار جونم.. هزار ماشاالله خاله جون...
مطالب مامان سارا رو که میخوندم همش لبخند روی لبام بود آخه چیزی توش نبود که با ساتیار مشترک نباشه..


مرسی خاله جون
این شیطون بلاها خیلی کاراشون مثل همه
لیلا مامان پرنیا
28 دی 91 22:22
الهییییییییییییییییی عسلم چه قدر نانازی تو پسر مبارکه خاله جون 120 ساله بشی عسل


مرسی خاله جون
متین من
28 دی 91 23:55
خیلی مبارکه برات بهترین ها رو ارزومیکنم


خیلی ممنون
مامانی کسرا
30 دی 91 1:00
اخي ماشالله خيلي خيلي نازه
خداواستون نگهش داره


خیلی ممنون
دخترآسموني
3 بهمن 91 12:54
واقعا تموم شدن مرخصي زايمان هم دردسريه ها . دعا كن تا موقع من مرخصي رو 9 ماه كنن. راستي خيلي دوست دارم عكساي بارداريتو ببينم. ميشه؟


ما كه خيلي دعا كرديم نه ماه بشه كه نشد انشالا تا موقع شما بشه.
بله عزيزم، ايميل مي زنم بهت.
نورا
4 بهمن 91 13:28
نیستی پسر ؟؟


وقت نوشتن نمیزاره که!
مامان کورش
9 بهمن 91 18:12
سانیار جون 8 ماهگیت مبارککککککککککککککک


مرسيييييي
عمه جونی
17 بهمن 91 13:12
8 ماهگیت مبارک عزیزه دلم


مرسییی