مسابقه
مسابقه این که چرا من و سانیار نی نی وبلاگی شدیم؟
از بچگی همیشه توی دفتر خاطره می نوشتم و نتیجش این بود که یا دفترمو گم میکردم یا پاره میشد و خراب...ولی قضیه و خاطرات بارداری و زایمان و کودکی پسرم چیزی نبود که بشه راحت ازش گذشت، باید جایی موندگارتر ثبت میشد، براش می نویسم از لحظه لحظه های باهاش بودن ، چون اولا: همیشه اولین تجربه مادرشدن برای هر انسانی شیرین و شگفت انگیزه و فقط یه بار توی زندگی پیش میاد (اولین بار تکون خورن جنین-اولین لبخند- اولین غلت- ...) دوما: خیلی از لحظات و حس های زندگی هست که نمیشه با عکس و فیلم ثبتشون کرد و نیاز داره به بیان احساسات (با اینکه خیلی هاشو نمیشه بیان کرد) سوما: چون خودم همیشه دلم میخواست بدونم بچگیهام چیکار میکردم و چیا میگفتم و کی چیکار کردم ، خواستم برای بچم کودکیاش ماندگار بشه چهارما:تبادل نظر و تجربه بین من و بقیه مامان های وبلاگ دار ... این شد که به این نتیجه رسیدم که وبلاگی براش درست کنم به امید روزی که نوشته هامو بخونه و خودش آپدیتش کنه.
ممنون از مامان کوروش جون که منو جزو دوستای خودش دونست و باعث شد من و سانیار تو مسابقه شرکت کنیم. حالا شرایط مسابقه این که 3 تا از دوستات معرفی کنی تا اونا هم تو مسابقه شرکت کنن:
مامان ساتیار جون
مامان نورا جون
مامان پردیس جون