گل پسر عزيز ما، سانیارگل پسر عزيز ما، سانیار، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما، سانیار

پسرم تب داره

1391/11/21 15:55
نویسنده : مامان سارا
2,425 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته کوچولوی نازنینم

عزیزکم ، یه ویروس لعنتی سه روزه گرفتارت کرده، الهی درد و بلات بخوره توو سر مامان که هرگز تو رو توو این حال نبینه... 

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

گل پسرم، پنجشنبه صبح باهم رفتیم پیش مامان جون و مامی، شما همش نق می زدی و هیچی نمی خوردی و نمی خوابیدی، شب که برگشتیم خونه حالت بدتر شد و تب کردی، همینطور بدنت داغتر میشد و خودت بیقرارتر، من و بابا شاهین بیدار بالای سرت بودیم اما نمیتونستیم آرومت کنیم بسکه جیغ میکشیدی و گریه می کردی..تا ساعت چهار صبح که بردیمت اورژانس بیمارستان لاله. متخصص کودکان معاینت کرد و گفت سرما خوردگیه و بهت دارو داد، جمعه رو سخت گذروندیم، ظهرش آنی اومد پیشمون تا عصر و غروب هم مامی اومد باز فرشته نجاتمون شد و پیشت موند تا من و بابا شاهین استراحت کنیم. تا صبح شما رو روی پاش نگه داشته بود که بتونی کمی بخوابی، امروز تبت پایین اومده اما خیلیییی بی حالی... خیلی از تب بدم می یاد، خیلی.  اینقدر بی حال شدی. همش می افتی این ور و اون و می خوابی! اصلا حال نداری مثل همیشه سرک بکشی این طرف و اون طرف و وروجک بازی دربیاری.سه روزه تقریبن هیچی نخوردی الهی دورت بگردم ...niniweblog.comای ويروسای لعنتي از بدن پاره تنم دور شید ! آخه چطور دلتون اومد به بدن یه فرشته کوچولوی معصوم وارد شید ؟؟! چطور تحمل كنم  و ببينم پسركم اين همه درد و تب و بی حالی رو داره تحمل ميكنه... 

نفس مامان، ميدونم و دركت ميكنم كه نصف شب كه شما تو خواب ناز هستي نبايد بيدارت كنم ولي مجبورم سر ساعت بهت دارو بدم که تبت بالا نره ازت عذر ميخوام عروسكم... وقتي به زور بهت دارو میدم توبا چشمهای خیست به من زل ميزني و من می خوام از غصه بمیرم...

این سه روز به اندازه یه عمر برام گذشته با اینکه می دونم خدا را شکر مسئله خاصی نیست و باید این دوره اش طی بشه تا خوب بشه اما واقعا طاقت یک روزدیدن درد و ناراحتی تو رو ندارم . نفسم ما  اصلا دوست نداريم تو رو اينجوري ببينيم زود زود خوب بشو وخونمون رو با صداي شيرينت و شيطنت هاي قشنگت نوراني كن. قلب

خداي خوب و مهربونم اين روزا براي من و شاهین و نزدیکان خیلی سخته ولي باز هم ازت ممنونم كه محافظ پاره تنم بودي و خواهي ماند. خدايا پاي هيچ پدرو مادري رو به بيمارستان باز نكن كه ديدن بيماري جگرگوشه خيلي خيلي سخته. خدايا همه بچه هایی كه روي تخت بيمارستان هستند رو به اغوش گرم والدينشون برگردون.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامان کوثری
21 بهمن 91 16:20
اگر دنبال تقویم 92 با عکس کودکتون هستین!!! اگر میخواهید جشن تم دار بگیرین !!!! اگر دنبال فریم های زیبا واسه روز عشق هستین!!!! حتما سری به مابزنید و طرح های زیبا و بینظیر ما رو ببینید http://temparti.blogfa.com/ هر طراحی که شما بخواهید تو سریع ترین زمان انجام میشه
مامان شایان
21 بهمن 91 18:33
مرسی سارا جون . پس خدا رو شکر وزن پسرم خوبه . من هفته ی بیست و چهارم هستم و سونوگرافی گفتن 690 گرم . من فکر می کردم کم وزنه . آرزوی من و پسرم اینه که شما رو ببینیم . در مورد سانیار با پسرم حرف میزنم و اونم خیلی دوست داره دوستش رو ببینه . یه زحمت برات داشتم . به عنوان خواهر بزرگترم می تونی چند تا اسم با معنی و شیک که خودت ازشون خوشت میاد بهم بگی ؟ یا همین شایان قشنگه بزارم ؟


ماشالا به گل پسرمون. ممنون. ميام وبت راجع به اسم
مامان شایان
21 بهمن 91 18:37
آخ . یادم رفت . الهی بگردم . چرا مواظبش نبودی آخه
انشالله حالش زود زود خوب میشه


مرسي
مامان شایان
21 بهمن 91 23:13
مرسی عزیزم . من و همسرم تمام سایت ها و کتابهایی که مربوط به اسم میشن رو خوندیم ولی با توجه به وسواسیتی که من به خرج می دم و روی هر اسمی عیب و ایراد می ذارم هنوز هم توی انتخاب اسم موندیم . در مورد شایان هم یه روز من و همسرم یکدفعه به دهنمون رسید و شب خواب پسرم رو دیدم که بهش میگم پسرم اسمت چیه ؟ میگه شایان !! فکر کنم خودش راضیه که همین اسم رو بزاریم ولی از طرفی دو دل هستیم که کمی قدیمیه . باز هم ممنون . لطف کردی .


سوگل
21 بهمن 91 23:37
عزیزم ان شاالله 120 ساله بشی ....


مرسي
مامان ساتیار
22 بهمن 91 1:33
خدایا حال سانیارجونم زودزود خوب بشه.. آمین! آمین!!!!


مرسي
ماماني كسرا
23 بهمن 91 2:42
الهي آمين
انشالله كوچولوي شماهم زود زود لباس عافيت بپوشه


ممنون
مامان ساتیار
23 بهمن 91 16:52
سلام سارا جون. حال سانیار جون چطوره؟! امیدوارم رفع کسالت شده باشه..
کاری از دستم برنمیاد، به نیت سلامتیش سوره ی حمد رو میخونم..


سلام، خیلی خیلی ممنونم. سانیار بهتره اما هنوز بیحاله و بی اشتها. بازم ممنون
عمه جونی
23 بهمن 91 23:20
آخی عزیزم الهی زودتر خوب بشی
خدایا سلامتی همه کوچولوهای مهربونو ازت میخوام
الهی زودتر بهتر بشی سانیار جونم و با شیطنت هات مامان و باباتو سر ذوق بیاری عزیزم


خیلی ممنون
مامان کورش
24 بهمن 91 18:00
عزیم فدات بشم خیلی ناراحت شدم امیدوارم زود زود خوب بشی تا مامانت هم انقدر اذیت نشه اخه مامانها بیشتر بچه ها اذیت میشن


ممنون، همینطوره...
مامان آوا
25 بهمن 91 0:00
انشالله كه حالت هرچه زودتر خوب بشه عزيزم


ممنون
مامان يه سانيار ديگه
25 بهمن 91 7:53
آخيييييييي گل پسر انشاله هميشه شاد و سالامت باشي و هيچ وقت مريض و غمگين نباشي

الهي آمين




خیلی ممنون
مامان کورش
25 بهمن 91 19:16
ولنتاین مبارک همراه یک بغل گل رز ویک سبد ستاره ویک دنیا ارزوی شاد برای شما و سانیار جونم



خيلي ممنون، همچنين براي شما و كوروش جون


زهره جون
26 بهمن 91 7:54
عزيزمم چرا مريض شدي توووووووو؟
سارا جون بعد 3 روز بدنش دون دون نشده احيانا ؟؟
اميدوارم كه هميشه شاد و سالم باشه سانيار جونممممم


نه زهره جون، شکر خدا دون دون نشده اما هنوز عطسه و سرفه می کنه، سرماخوردگی شدیدی بود. ممنون
لیلا مامان پرنیا
28 بهمن 91 9:37
ببخشید دیر اومدم ولی امیدوارم الان خوب خوب شده باشی گل پسر خاله


خيلي ممنون خاله جون
مامان کورش
30 بهمن 91 18:51
سلام سارا جون شما به مسابقه دعوت شدی لطفا سری به وب من بزنید ممنون
متین من
10 اسفند 91 1:59
اخی گل پسرما چی شده امیدوارم همیشه سرحال وسالم باشی خاله این پست منو ناراحت کرد امیدوارم الان که دارم واست نظرمیذارم خوب شده باشی از راه دور می بوسمت برات بهترین ها رو ارزو میکنم


مرسي خاله جون، الان بهترم ممنون