گل پسر عزيز ما، سانیارگل پسر عزيز ما، سانیار12 سالگیت مبارک

فرشته کوچولوی ما، سانیار

بدون عنوان

1391/1/20 13:56
نویسنده : مامان سارا
635 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزیزم سلام، حالت چطوره گلم؟ ماچ

این ماه خیلی سرم شلوغ شده و فرصت نمی کردم بیام اینجا واست بنویسم، آخه دیگه انشالا به اومدنت کم مونده و باید همه چی آماده باشه عزیزم.

می دونی عید امسالو قبلاً برنامه ریزی کرده بودیم دسته جمعی بریم مکه ولی مامانم اینا با مامان جون اینا و بقیه رفتن و ما موندیم که بعدن انشالا با تو فسقلی بریم، راستشو بخوای شب عید بابت این موضوع یه کم دلم گرفته بود ولی بعد فکر کردم حاضر نیستم بودن کنار بابات و داشتن تو رو با دنیا عوض کنم  قلب ما نرفتیم عوضش شما کلی سوغاتی واست اومد و دیگه خریدات تکمیل شد ...

چند روزم حسابی خونه تکونی کردیم و جمعه هفته پیش من و بابا اتاقتو چیدیم ،عکساشو سر فرصت می زارم اتاقت و وسایلت آماده ورودت هستن گل پسرم، وقتی تختتو نگاه می کنم و تصور می کنم چند وقت دیگه روش می خوابی یا وقتی تصورت می کنم که لباساتو پوشیدی و کالسکه و روروئکتو سواری یا روی تشک بازیت هستی و جغجغه هاتو تکون می دی دلم برات ضعف می ره

راستی چند روز پیش یعنی شونزدهم رفتیم دکتر و صدای قشنگ قلبتو شنیدیم، سونوگرافی نداشتیم ولی آقای دکتر از رو وزن خودم که با سری قبل فرق چندانی نداشت گفت که باید بیشتر بخورم تا شما وزن بگیری، من کلاً کم غذا هستم ولی دوران بارداریم سعی کردم حسابی بخورم و کلی قلمبه شدم اما این بار که دکتر اونطوری گفت از اینکه زحمتام بر باد بره! و شما کوچولو بمونی نگران شدم، حالا چند روزه به زورم که شده بیشتر می خورم مخصوصاً پروتئین تا انشالا وزن بگیری و تپلی شی عزیزم .

دیگه فقط حدود یک ماه مونده بیای بغلم عزیز دلم، خیلی دوستت دارم

niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)